صفحه 6

ساخت وبلاگ

دکتر میرمحمدی :« خب آقای هادی پور اگرخدای ناکرده دریک آن ، دقیقاً در یک آن فرزند  شما و بچه من در دو سمت یک پرتگاه باشند و به علت محدودیت زمان فقط امکان نجات یکی از آنها مقدور باشد و تنها منجی نجات آنها  شما باشید کدام یک را نجات می دهید.»

هدایت: « انتخاب بسیار دشواریه ، اگر خدای  ناکرده درآن  موقعیت قرارگرفتم با توکل به خدا سعی میکنم هردو رو نجات دهم .» 

دکتر  میرمحمدی :« ولی اگرمن درآن موقعیت باشم اول بچه ی شما رو نجات می دهم تا مورد لطف بیشتر خداوند قرارگیرم، چون حرفه ام به من یاد داده است.سودمندترین گزینه رو انتخاب کنم.»

فرش فروش :« احسن به این ژرف نگری ، ضمن رعایت اصول اقتصادی ، آخرتتون را نیز خریداری کردید.»

دکتر میرمحمدی : « خب ، آقای کاشانی با اشاره به من فهماندن که وقت کمست ، عذر خواهی می کنم و از آقای ساجدی می خواهم ، جلسه را ادامه دهند.»

 ساجدی :« با تشکرازجناب آقای دکتر میرمحمدی ریاست محترم اجلاس، من باید ماده 6 آئین نامه اجرایی را برای آقای هادی پور یاد آور شوم که اگرتا پایان این اجلاس ، ایشان نتونند ترازمالی خود را ببندند مشمول تبصره4 این ماده میشوند.»

..........

.........

هدایت:« ولی به این گونه مغلطه کاری ها ،سفسطه بازی می گویند»

رییس اجلاس با عصبانیت :« آقای هادی پور بسه دیگه .کدوم سفسطه، من هرچه سعی میکنم با شما با احترام صحبت کنم، شما برخلافش راحت هرجه برزبانتون می آید مطرح می کنید»

فردی نزدیک به دکتر میرمحمدی می شود و با او صحبت می کند و میرمحمدی پس ازشنیدن حرفهایش،  سرش را تکان می دهد و آن فرد از کنارش دور می شود. سپس دکتر در حالی که همه اعضاء را نگاه می کند خطاب  به  جمع : « آقایان ما یک مثل داریم که می گوید اگر می خواهی تماشاچی نباشی باید هنرمند باشی ، اما من معتقدم هنرمند بودن هم مراتبی داره یکی هنرپیشه است و فقط ایفای نقش می کنه ، یعنی هرچند که تماشاچی نیست اما آنچه را به او دیکته کنن باید اجرا کنه ولی آن یکی سناریو نویسه و او هرچند که در بازی دیده نمی شه ولی او نقشها و خط مشها را تعیین میکنه. به این بسنده نکنید که تاجری پرآوازه و پول دارید.

+ نوشته شده در  شنبه بیست و هشتم بهمن ۱۳۹۶ساعت 23:20&nbsp توسط علی سیریزی  | 

صفحه 7...
ما را در سایت صفحه 7 دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : hedaiatbook بازدید : 106 تاريخ : يکشنبه 29 بهمن 1396 ساعت: 2:04